کد مطلب:153795 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:168

رسول خدا در خواب حسین
امام حسین پس از وداع با قبر رسول خدا سر را روی قبر گذاشت و گریست تا نزدیك صبح به خواب رفت در عالم رؤیا رسول خدا را مشاهده كرد كه گروهی از فرشتگان اطرافش را گرفته اند و به سوی او می آیند تا مقابل حسین رسید و او را در بر گرفت و میان دو چشمش را بوسید و فرمود: حبیبی یا حسین كأنی أراك عن قریب مرملا بدمائك مذبوحا بأرض كرب و بلاء من عصابة من امتی و أنت مع ذلك عطشان لا تسقی و ظمان لا تروی و هم مع ذلك یرجون شفاعتی، لا أنا لهم الله شفاعتی یوم القیامة فما لهم عند الله من خلاق.

«حبیبم حسین گویا می بینم به همین زودی در خونت غوطه ور می شوی و گروهی از امتم تو را در زمین كربلا می كشند، و در حالی كه تشنه ای، از آب هم مضایقه می كنند و با این حال امید شفاعت مرا دارند بخدا سوگند در روز قیامت آنها در پیشگاه خدا هیچ بهره ای


ندارند».

حبیبی یا حسین ان اباك و امك و اخاك قد قدموا علی و هم الیك مشتاقون ان لك فی الجنة درجات لن تنالها الا بالشهادة.

«ای حبیب من حسین جان پدر و مادر و برادرت نزد منند و در اشتیاق دیدار تو و برای تو در بهشت درجاتی است كه هرگز به آنها نمی رسی مگر با شهادت.»

امام حسین در خواب به جدش عرض می كند: یا جداه نیازی به ماندن در دنیا ندارم مرا با خود ببر و در منزل خود جای بده.

رسول خدا می فرماید: تو ناگزیری كه در دنیا باشی تا شربت شهادت را بنوشی همانا خدا برای تو ثواب بزرگی رقم زده است پس تو با پدر و برادر و عمویت و عموی پدرت در روز قیامت یك جا و با هم محشور می شوید تا وارد بهشت شوید، حسین (ع) وحشت زده از خواب بیدار شد و برایش یقین شد كه حتما كشته خواهد شد بستگان خود را جمع كرد و خوابش را برای آنها بیان كرد همگی محزون و مغموم شدند و گریستند به طوری كه در شرق و غرب عالم كسی مانند آن ها غمگین و گریان نبود [1] .


[1] بحار ج 44 ص 328- حيات الامام الحسين ج 2/ ص 259 - ينابيع الموده ص 334.